این متن دومین مطلب آزمایشی من است که به زودی آن را حذف خواهم کرد.
زکات علم، نشر آن است. هر وبلاگ می تواند پایگاهی برای نشر علم و دانش باشد. بهره برداری علمی از وبلاگ ها نقش بسزایی در تولید محتوای مفید فارسی در اینترنت خواهد داشت. انتشار جزوات و متون درسی، یافته های تحقیقی و مقالات علمی از جمله کاربردهای علمی قابل تصور برای ,بلاگ ها است.
همچنین وبلاگ نویسی یکی از موثرترین شیوه های نوین اطلاع رسانی است و در جهان کم نیستند وبلاگ هایی که با رسانه های رسمی خبری رقابت می کنند. در بعد کسب و کار نیز، روز به روز بر تعداد شرکت هایی که اطلاع رسانی محصولات، خدمات و رویدادهای خود را از طریق بلاگ انجام می دهند افزوده می شود.
این متن اولین مطلب آزمایشی من است که به زودی آن را حذف خواهم کرد.
مرد خردمند هنر پیشه را، عمر دو بایست در این روزگار، تا به یکی تجربه اندوختن، با دگری تجربه بردن به کار!
اگر همه ما تجربیات مفید خود را در اختیار دیگران قرار دهیم همه خواهند توانست با انتخاب ها و تصمیم های درست تر، استفاده بهتری از وقت و عمر خود داشته باشند.
همچنین گاهی هدف از نوشتن ترویج نظرات و دیدگاه های شخصی نویسنده یا ابراز احساسات و عواطف اوست. برخی هم انتشار نظرات خود را فرصتی برای نقد و ارزیابی آن می دانند. البته بدیهی است کسانی که دیدگاه های خود را در قالب هنر بیان می کنند، تاثیر بیشتری بر محیط پیرامون خود می گذارند.
مدیریت چیست؟
اکنون، تعاریف متعددی برای مدیریت ارائه شدهاست. برخی از مهمترین تعاریفی که ارائه شده، به قرار زیر است:
مدیریت از دید کارکردی شامل وظایفی همچون برنامهریزی، تصمیمگیری، سازماندهی، نوآوری، هماهنگی، ارتباطات، رهبری، انگیزش و کنترل میگردد. این نوع تعاریف از مدیریت اگر چه با کمی و کاستی یا فزونیهایی در واژههای بیانکنندهٔ وظایف روبروست، اما به نظر روانتر از تعاریفی است که میکوشند مدیریت را محصور به یک ویژگی خاص نمایند یا ارزش فلسفی خاصی به مفهوم بیفزایند. بااینحال، تعاریف متعدد از مدیریت با توجه به کارکردهای آن از سوی محققانی چون فایول یا گیولیک دارای تفاوتهایی است که بهسادگی نمیتوان از آنها گذر کرد. آنچه واضح است علم مدیریت هنوز نتوانستهاست تعریف خود را مدیریت کند.[۳]
تعریف ذیل، مفاهیم کلیدی مدیریت را دربردارد:
هنری فایل، صنعتگر فرانسوی، چنین اظهار داشت که همه مدیران، پنج وظیفه یا کار، انجام میدهند: برنامهریزی، سازماندهی، رهبری، هماهنگی و کنترل. امروزه، این کارها را به صورت چهار وظیفه:
بیان میکنند.
پیتر دراگر، وظیفه مدیران را بازاریابی و نوآوری میداند.در عین حال، متون جدیدتر عمده وظایف مدیران را برنامه ریزی، سازماندهی و رهبری استخدام و کنترل میدانند. برخی از منابع، استخدام را از فهرست فوق حذف کردهاند و برخی نیز هماهنگی را جایگزین آن نمودهاند.
مدیریت از دید کارکردی شامل وظایفی همچون برنامهریزی، تصمیمگیری، سازماندهی، نوآوری، هماهنگی، ارتباطات، رهبری، انگیزش و کنترل میگردد.
برنامهریزی یا طرحریزی یعنی اندیشیدن از پیش. متخصصین از زوایای متعدد برای برنامهریزی تعاریف متعددی ارائه کردهاند که برخی از آنها از این قرار است:
در گزینش و تعیین هدف، مدیر باید امکانپذیر بودن و قابل قبول بودن آنها را از نظر مدیران و کارکنان، مورد توجه قرار دهد.
برنامه آموزشی بازاریابی باید با ارزیابی نیازهای آموزشی شما آغاز گردد. بهطور کلی این نیازها در مناطقی که شما در آن عملکرد ضعیفی دارید بیشتر نمایان میشوند. بهطور مثال اگر میزان وفاداری مشتریان به کسب و کار کاهش بیابد یا فروشندهای قادر به فروش در اندازه استاندارد و معمول نباشد. این محدودهها همچنین شامل فرصتها و تغییرات نیز میشوند.
نسازماندهی فرایندی است که طی آن تقسیم کار میان افراد و گروههای کاری و هماهنگی میان آنان، به منظور کسب اهداف صورت میگیرد.در رابطه با سازماندهی، مدیر باید هم ساختار سازمان را متناسب با اهداف و منابع سازمان ایجاد نماید(طراحی سازمان) و هم به دنبال فراهم نمودن افراد مناسب برای ساختار تعیین شده (تأمین منابع) باشد. در صورت وم، مدیر، مسئولیت، اختیار و قدرت خود را به فرد دیگری تفویض میکند.
رهبری یا هدایت یعنی تلاش مدیر برای ایجاد انگیزه و رغبت در زیردستان جهت دست یافتن به اهداف سازمان.
کنترل، تلاش منظمی است در جهت رسیدن به اهداف استاندارد، طراحی سیستم بازخورد اطلاعات، مقایسهٔ اجزای واقعی با استانداردهای از پیش تعیین شده و سرانجام تعیین انحرافات احتمالی و سنجش ارزش آنها بر روند اجرایی که در بر گیرندهٔ حداکثر کارایی است.
www.wikipedia.org
مشاور مدیریت و برندینگ 09037541180
لطفا نظراتتان را در قسمت پایین درج فرمایید.
برند (به انگلیسی: brand) یک نام، عبارت، طرح، نماد یا هر ویژگی دیگری است که مشخصکنندهٔ خدمات یا فروشنده محصولی خاص باشد که به وسیلهٔ آن از دیگر محصولات و خدمات مشابه متمایز میگردد. عنوان قانونی برای برند،نشان تجاری است.
ادامه مطلب
بازاریابی ارجاعی:
این نوع بازاریابی از روشهای بسیار مؤثر بازاریابی است زیرا مردم به نظر اطرافیان، دوستان، افراد مشهور جامعه، افراد خانواده یا ستارگان شبکه های اجتماعی بیشتر از تبلیغات مستقیم اطمینان دارند و به آنها راحتتر اعتماد میکنند. در واقع اهمیت این موضوع را زمانی میتوان به شکلی روشنتر متوجه شد که گاهی اوقات خودمان هم برنامههای تلویزیونی و حتی لباسی که میپوشیم را تحت تأثیر اطرافیانمان انتخاب کردهایم.
اما این نوع از بازاریابی چرا اینقدر قدرتمند است؟
سه مورد را میتوان به صورت کلی دلیل موفقیت این نوع بازاریابی دانست:
امروزه دستیابی به مشتریان جدید با برنامه های بازاریابی دیجیتال و تلفیق آن با بازاریابی ارجاعی و گیمیفیکیشن و … با کمی خلاقیت بسیار راحت تر از دیروز است . امروزه کسی که درشبکههای اجتماعی دنبال کنندگان زیادی دارد میتواند به سادگی و با یک نقد برای یک محصول موفقیت یا در طرف دیگر، شکست را به همراه داشته باشد. به عنوان مثال خویش انداز هیلاری داف در سال ۲۰۱۳ توانست تأثیر زیادی در جلب نظر مردم به قابهای Wildflower برای آیفون داشته باشد. در واقع امروزه با یک پست فیس بوک ، یک توییت یا حتی یک سلفی در اینستاگرام که در آن یک محصول خاص وجود دارد، میتوان تعداد زیادی مشتریان بالقوه را هدف قرارداد. اگر این پستها با یک پلن دیجیتال مارکتینگ وایرال شوند برای برند هدف بسیار تاثیر گذار است. در حقیقت همین اثر اجتماعی است که بازاریابی ارجاعی را روز به روز قدرتمند تر میکند.
لطفا نظراتتان را در قسمت پایین درج فرمایید.
کمال کیایی مشاور مدیریت و برندینگ
شماره تماس 09037541180
هوش اجتماعی چیست و از چه حرف میزنــد؟
آگاهی و مهارت
هوش اجتماعی یا social quotient که به اختصار SQ خوانده میشود، میزان مهارت ما در ایجاد، حفظ و گسترش ارتباط هایمان است. کسانی که هوش اجتماعی بالایی دارند بهتر می توانند با دیگران ارتباط برقرار کنند. هرچه گرایش افراد به برون گرایی بیشتر باشد، هوش اجتماعی بالاتری هم دارند.
اما این وما به معنی برخورداری از تمام مهارت های هوش اجتماعی نیست. گاهی در کمال شگفتی می بینیم بعضی افراد با بهره هوشی متوسط و امکانات ساده، در روابط اجتماعی موفق تر از تیزهوش ترین افراد عمل می کنند. در تحقیق روی 95درصد از کسانی که در دهه 1940 میلادی، دانشجوی دانشگاه هاروارد بوده اند و اکنون به میان سالی رسیده اند، معلوم شد تیزهوش ترین دانشجویان آن سال ها در مقایسه با دانشجویان متوسط، نهتنها در عرصه اجتماعی موفقتر نبودند، بلکه حتی از نظر درآمد و کارایی هم در وضعیت پایینی قرار داشتند.
دانشمندانی همچون «دانیل گلمن» معتقدند IQ می تواند تعیین کننده پیشرفت علمی و موفقیت حرفه ای افراد باشد اما سهم آن در موفقیت زندگی20درصد است. این موضوع نشان می دهد ما برای موفقیت در جامعه به چیزی بیشتر از بهره هوشی نیاز داریم.
یعنی شاید بهترین مکانیک یک کارخانه باشیم ولی به دلیل نداشتن هوش اجتماعی، هرگز سرکارگر خوبی نشویم. دنیای مدرن امروز مناسبات پیچیده ای دارد که موفق عمل کردن در آن ها مستم مهارت های گسترده تری است. هوش اجتماعی یکی از این توانایی هاست و کسب مهارت های آن کمک بزرگی به زندگی اجتماعی ما می کند.
محتوای هوش اجتماعی در دو مقوله گسترده جای می گیرد؛ یکی «آگاهی اجتماعی» یا آن چه درباره دیگران حس می کنیم و دیگری «مهارت اجتماعی» یا عملی که بر اساس این آگاهی انجام می دهیم. آگاهی اجتماعی احساس اولیه ما درباره حالت درونی طرف مقابل و درک آن ها در موقعیت های اجتماعی است. اما این درک به تنهایی یک رابطه موثر را به وجود نمی آورد، بلکه با تکیه بر این درک و استفاده از مهارت های اجتماعی است که می توان یک رابطه صحیح و سالم را پدید آورد. در ادامه مطلب، پنج گامِ پرورش هوش اجتماعی را باهم مرور میکنیم.
چگونه هوش اجتماعی خود را تقویت کنیم؟
گام اول: همدلی
آگاهی اجتماعی مجموعه ای از همدلی اولیه، هماهنگ سازی، درک همدلانه و شناخت اجتماعی است. همدلی اولیه نوعی همدلی ذاتی و غریزی است که در آن علایم عاطفی غیرکلامیِ دیگران را به صورت ناخودآگاه دریافت می کنید. ممکن است شخصی نتواند احساسات خود را به زبان بیاورد اما نمی تواند مانع ارسال علایمی مانند لحن صدا یا حرکات چهره خود شودکه بیان کننده احساس اوست.
حتی هنگامی که تلاش می کنید احساسات خود را سرکوب کنید، عواطف راهی برای بروز خود پیدا می کنند. مجموعه این علایم، همدلی اولیه شما را با دیگری شکل می دهد و برای هماهنگ شدن با طرف مقابل آماده تان می کند.
گام دوم: هماهنگی
مهارت گوش کردن، نقش مهمی در هماهنگ شدن افراد با یکدیگر ایفا می کند. اگر شما به جای گوش سپردن به طرف مقابل، شروع به تک گویی کنید، در واقع بدون توجه به نیازهای دیگری تنها در حال پاسخ گویی به نیازهای خود هستید. این مانع هماهنگی صحیح شما می شود. اگر بتوانید به درستی با طرف مقابل تان هماهنگ شوید، یک گام در روابط خود به جلو حرکت کرده اید.
گام سوم: درک همدلانـه
هماهنگ شدن با دیگران، درک همدلانه ای به شما می دهد که مهارتی بنیادی در هوش اجتماعی به حساب می آید. این درک همدلانه با همدلی اولیه متفاوت است. در این مرحله، شما قادر هستید احساسات، افکار و مقاصد طرف مقابل را درک کنید.
گام چهارم: شناخت
چهارمین جنبه از آگاهی روابط بین فردی، دست یابی به شناخت اجتماعی است. کسانی که در این حیطه ماهر هستند با آگاهی از ساز و کار دنیای اجتماعی و این که دنیا عملا چگونه کار می کند، می دانند در بیشتر موقعیت های اجتماعی چه رفتاری از آن ها انتظار می رود.
گام پنجـم: دست یابی به مجموعهای از مهارت
حال که موفق به تکمیل آگاهی های اجتماعی تان شده اید، به مجموعه ای از مهارت های اجتماعی نیاز دارید. این مهارت ها شامل هماهنگی و انطباق، ابراز وجود، اثرگذاری و ابراز توجه است. سازگاری و انطباق موجب از بین رفتن اصطکاک در برخوردهای بین فردی می شود.
اگر نتوانید به درستی با دیگران منطبق شوید، به تدریج تعاملات اجتماعی تان کمرنگ می شود. برای سازگار شدن لازم است در درک آنیِ نشانه های غیرکلامی ماهر باشید و بدون نیاز به فکر کردن، به راحتی بر اساس این درک عمل کنید. نشانه های غیرکلامی سازگاری و انطباق، گستره وسیعی از حرکات مانند یک لبخند ساده یا سر تکان دادن به موقع را شامل می شود. پس از سازگاری و انطباق، به مهارت ابراز وجود نیاز داریم.
وقتی در یک رابطه بتوانید خود را به نحوی موثر معرفی کنید یعنی توانسته اید به درستی از مهارت ابراز وجود استفاده کنید. با بهره گیری از قابلیت اثرگذاری می توانید در هر گفت وگویی نتیجه ای سازنده به جای بگذارید. افراد توانا در به کارگیری قابلیت اثرگذاری، برای هدایت اعمال خویش بر آگاهی های اجتماعی خود اتکا می کنند.
به طور مثال موقعیت هایی را که در آن نادیده گرفتن برخی اشتباهات به سود رابطه تمام می شود، به خوبی می شناسند. در نهایت لازم است که در برخوردهای اجتماعی روزمره تان با اهمیت دادن به نیازهای دیگران، از خود توجه نشان دهید. ابراز توجه، سنگ بنای مشاغل مرتبط با امدادگری و کمک به دیگران از جمله پزشکی و مددکاری اجتماعی است. ابراز توجه نشان دهنده دلسوزی و غمخواری فرد است.
سازمان بهداشت جهانی برای عموم مردم به منظور کاهش در معرض قرار گرفتن با عوامل میکربی بیماریزا و جلوگیری از انتقال طیف وسیعی از بیماریها ازجمله کرونا توصیه هایی را ارائه کرده است.
به گزارش ایلنا، توصیه های کلی استاندارد سازمان بهداشت جهانی (WHO ) برای عموم مردم به منظور کاهش در معرض قرار گرفتن با عوامل میکربی بیماریزا و جلوگیری از انتقال طیف وسیعی از بیماریها به شرح زیر است که شامل بهداشت دست، تنفس و بهداشت مواد غذایی است:
مرتبا دستهای خود را با استفاده از آب و صابون شستشو کنید و یا با مواد ضدعفونی کننده الکلی ضدعفونی نمایید.
هنگام سرفه و عطسه جلوی دهان و بینی خود را با آرنج یا دستمال بگیرید و بلافاصله دستمال را دور انداخته و دست های خود را بشویید.
از تماس نزدیک با هر کسی که تب و سرفه دارد خودداری کنید.
اگر تب، سرفه و یا هرگونه مشکلی در تنفس دارید، سریعا به پزشک مراجعه کنید و سابقه سفر قبلی خود را به پزشک اطلاع دهید.
توصیه های تغذیه ای برای مقابله با ویروس کرونا:
برای تقویت سیستم ایمنی و پیشگیری از مبتلا به بیماری ها و عوامل بیماری زا به ویژه ویروس کرونا در این مقطع زمانی، با جمع بندی نظر متخصصین حوزه سلامت توسط اینجانب توصیه های تغذیه ای مربوط به مواد مغذی و مواد غذایی را نیز جدی بگیرید.
ویتامین C نقش بسیار مهمی در پشتیبانی،بازسازی،تقویت سیستم ایمنی و مقاوم سازی بدن داشته و با توجه به آنتی اکسیدان بودن، به خنثی کردن رادیکال های آزاد بدن به سیستم ایمنی کمک کرده و به نظر می رسد که ویتامین C با افزایش تولید گلبول های سفید خون، فرایند مبارزه با عفونت را تقویت می کند.
از جمله موارد توصیه شده برای تقویت ایمنی بدن به شربت عسل با آبلیمو، خوردن روزانه سه قاشق غذاخوری عسل، مصرف سیاهدانه،مربای زنجبیل،مصرف دمنوش آویشن،بادام،سیر و پیاز،سبزیجات،سیب شیرین،انار شیرین،پرتغال شیرین،لیموشیرین،هویج،شلغم،عناب،آب کلم،آب گوجه فرنگی،آب پرتغال و آب هویج اشاره کرد.
نقش ما در اطلاع رسانی اخبار بحرانی چیست؟
به نقل از خبرگزاری شفقنا رسانه منصور ساعی استادیار ارتباطات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی هم با اشاره به اینکه اطلاع رسانی در هنگام ریسک و بحران حرکت روی لبه تیغ شفافیت و اجتناب از هراس عمومی است. به بیان راهبردهایی برای رسانه های رسمی و اجتماعی جهت اطلاع رسانی درباره ویروس کرونا پرداخت و تاکید کرد: در ارتباطات ریسک تلاش برای اگاه سازی شیوه های پیشگیری و خودمراقبتی و روش های کنترل و کاهش آسیب ها از طریق ایجاد و تقویت سواد سلامت مردم در مورد ویروس باید باشد نه ایجاد هراس افکنی و تزریق اضطراب و استرس به جامعه ای که خود درگیر بحران های متعدد اقتصادی و بحران تورم و رکود و نظایر آن است. اجتناب از هراس عمومی به معنی خودسانسوری و سانسور اطلاعات و اطلاع رسانی قطره چکانی نیست. بلکه لحن و متن مهم است. به عبارتی «چگونه» گفتن مهمتر از «چه» گفتن است».
او در ادامه تاکید کرد: « امیدآفرینی از طریق معرفی تجربه های مثبت جوامع و اشخاص درگیر در ویروس کرونا برای مقابله با خطر و بحران و تهیه محتوای مرتبط با بهبود وضعیت بیماران و جزئیات مراقبت های همدلانه در بیمارستان ها و رسیدگی های پزشکی اهمیت زیادی در ایجاد آرامش خاطر جامعه دارد. نکته بعدی جوامع و مناطق و شهرها و خانواده ها و افراد درگیر شده است که نباید احساس طرد اجتماعی داشته باشند. طردشدگی اجتماعی به تعمیق درد و آلام افراد منجر می شود نه بهبود و تقویت روحیه آنها. لذا همدلی و همیاری اجتماعی و اقتصادی و حمایت های اجتماعی در شرایط ریسک و بحران به تقویت روحیه و اعتماد به نفس جوامع درگیر به ویژه کادر پزشکی و بهداشتی و بیماران و افراد درگیر در این موضوع کمک می کند.»
درباره این سایت